یاداشت از وحید حاج سعیدی؛
ما ایرانی ها بر خلاف نظریه سهراب سپهری که سادگی حتی در باجه بانک را توصیه میکرد، عاشق دور زدن و میان بر زدن و این قبیل امورات که نشان از زرنگی مان دارد، هستیم.
کد خبر: ۳۵۷۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۶
آوای رودکوف؛
شهردار یاسوج اقدامات و فعالیت های عمرانی این شهرداری در آستانه عید نوروز را تشریح کرد.
کد خبر: ۳۵۴۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۴
اخبار بهمئی؛
همزمان با عید بزرگ و پر برکت امامت حضرت امیر ( ع ) ، میدان زیبای مرکزی شهر لیکک تقدیم همشهریان عزیز شد.
کد خبر: ۳۴۱۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۶
با نصب بنری در میدان شهر انجام شد:
تقدیر کشاورزان از فرماندار لنده
کد خبر: ۳۲۹۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۶
در نشست بررسی وضعیت میدان میوه و ترهبار مطرح شد
معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار کهگیلویه و بویراحمد بر حمایت از میدان میوه و ترهبار شهر یاسوج تاکید کرد و گفت: با مغازهدارانی که میوه مورد نظر را از میدان تامین نکنند برخورد میشود.
کد خبر: ۳۱۶۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۲۱
خاطره اسدالله ربانی از کشور چین؛
درشهرپکن ، کنارمیدان کوچک در ورودی شهر راننده تاکسی را دیدم که به محض دیدن تندیس میدان شهر ، نیش ترمز کرد و سرش را به نشانه احترام خم کرد....
کد خبر: ۲۶۸۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۷
وحید حاج سعیدی
ما ایرانی ها بر خلاف نظریه سهراب سپهری که سادگی حتی در باجه بانک را توصیه می کرد، عاشق دور زدن و میان برزدن و این قبیل امورکه نشان از زرنگی مان دارد، هستیم.
کد خبر: ۲۳۸۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۴
گروه تروریستی داعش شیوۀ جدیدی را برای اعدام عناصر فراری خود از نبردهای شرقاط، در استان صلحالدین عراق، ابداع کرده است.
کد خبر: ۱۴۴۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
اخیرأ طرحی تحت عنوان رتبه بندی معلمان به تصویب هیأت محترم وزیران رسیده است،که طبق اظهارات مسئولین ارشد وزارت محترم آموزش و پرورش،بن مایه و هدف اصلی از اجرایی ساختن آن،واداشتن و سوق دادن معلمین عزیز و زحمتکش به سمت انجام کار پژوهشی و تحقیقی در حوزه ی مرتبط شغلی،جهت پویایی بیشتر و ارتقاء کیفیت و افزایش بهره وری در امر مقدس تعلیم و تعلم می باشد.
روایت نو به نقل از وبلاگ مینو جهان وب نوشت:
اخیرأ طرحی تحت عنوان رتبه بندی معلمان به تصویب هیأت محترم وزیران رسیده است،که طبق اظهارات مسئولین ارشد وزارت محترم آموزش و پرورش،بن مایه و هدف اصلی از اجرایی ساختن آن،واداشتن و سوق دادن معلمین عزیز و زحمتکش به سمت انجام کار پژوهشی و تحقیقی در حوزه ی مرتبط شغلی،جهت پویایی بیشتر و ارتقاء کیفیت و افزایش بهره وری در امر مقدس تعلیم و تعلم می باشد.
مخلص کلام در این ارتباط ، اینکه طبق اظهارات این مسئولین عزیز ، همانا معلم تر کردن معلمان هدف اصلی این طرح می باشد.که البته ناگفته نماند که به نظر می رسد تصویب آن نیز تا حدودی از پی درخواست های مکرر فرهنگیان محترم از چندی قبل،مبنی بر افزایش حقوق و مزایای دریافتی شان،جهت افزایش قدرت خرید و برابری در مقابل نواسانات ناشی از جهش دائمی و رو به جلو تورم باشد.
طرح،همانند سایر طرح های دیگری که در این چند ساله ی اخیر به زیبایی و ظرافت خاصی تدوین و تصویب و به زیبایی هر چه تمام تری مجلد شده و جهت ابلاغ و اجراء آماده گردیده است،طرح بسیار جالب،امیدوار کننده و در عین حال آرمان گرایانه ای است.و فعلأ در چارچوب و چهارگوشه ی برگه های آچار به خوبی قامت راست نموده و پیش می رود و تمام زوایای پیدا و پنهانش واکاوی و مشخص خواهد گشت. اکنون هم که در آستانه ایم،پیشاپیش همه چیز مهیاست تا عنقریب وارد مدینه ی فاضله ی کیفیت آموزشی و سرزمین گل و بلبل علمی که در ذهن متصور آن هستیم بشویم.
و اما یک چیز…
و آن اینکه به نظر می رسد و بیم آن می رود که این نیز مثل بعضی از قبلی ها،به هنگام پیاده سازی از روی اوراق بر محور واقعیت و فضای موجود،جور در نیاید و متروک بماند و اثری را که خواهانیم در بر نداشته باشد.
امید که هر چه باشد اینگونه نباشد.!
این بیم از آنجا بیشتر رخ می نماید که از همین ابتدا واکنش هایی را درجامعه ی مشمول،بدین شرح بروز داده است :
۱ _ به نظر می رسد آنها (ما معلمین)! از اینکه دولت افزایش حق و حقوق طبیعی شان را که برای سایر کارمندان اتوماتیک وار به تبعیت از افزایشات تورمی است،منوط و مشروط به بدست آوردن یکسری رتبه و انجام فعالیتها و تکلیف معلم و شاگردی کرده که خود مبدع آنند، و در واقع از اینکه از سیاست هویچ و چماق استفاده کرده ، رنجیده خاطر شده و چینی نازک عواطفشان ترک بر داشته است.
۲ _ معلم تر شدن دیگر چه موضوعی است؟مگر قشر زحمتکشی که تاکنون و قبل از این در این چند ساله ی اخیر در سرما و گرما،روز و شب و گاه و بیگاه به اقصی نقاط دور افتاده ی این مرز و بوم پروانه وار پر کشیده اند و در آتش غوطه خورده اند و قلندر وار تیغ بر سر کشیده اند و خود را همرنگ و فدای فرزندان این سرزمین کرده اند،تلاشی درجهت معلم تر شدن نبوده و ازاین باب چشمداشتی داشته اند که حال منتظر پاداش باشند؟و اگرمنظور از معلم ترشدن،فنی تر شدن و تکنیکی تر شدن معلم در امور شغلی اش باشد – که منظور هم همین است – به نظر شما غم نان اگر می گذاشت و این پرنده ی دوّاردرسطح شهر،فرصتی ومجالی می یافت،برای تحقق این امرلحظه ای فروگذارمیکرد؟
۳ _ مگر بانکی ها،نفتی ها،بهداشتی ها،آلومینیومی ها،فولادی ها و سایرین که بطور طبیعی به خاطر افزایش تورم هرساله مزایایشان افزایش یافته و می یابد به واسطه ی این است که مثلأ :
بانکی ها بانکی تر می شوند!
نفتی ها نفتی تر می شوند!
بهداشتی ها بهداشتی تر می شوند!
آلومینیومی ها براق تر می شوند!
و یا فولادی ها آبدیده تر می شوند!
نه! بلکه حق طبیعی آنهاست که ناچارأ به تناسب تورم هرساله جیب شان پف بکند.!
معلم هم یکی از همین ها،مگر غیر از این است!
۴ _ بعید به نظر می رسدحداقل ۸۵ هزار تومان (کمترین رتبه) و حداکثر ۳۰۰ هزارتومان(بالاترین رتبه
که اصلأ دست یافتن به آن هم به این راحتی ها نیست) در مقابل افزایش حداقل ۴۵۰ و حداکثر 800هزار تومانی بانکی ها، پولی باشد که بتواند معلم فرورفته تا بنا گوش در قرض،که حداقل تا ۵ سال آینده خودرا پیش فروش کرده و زمان کسبی و معیشتی خود رابه صاحبان اجناس قسطی از دست داده است را بتواند مجاب کند تا راضی شود ایستگاه تاکسی و میدان شهر را رها و پشت میزهای سخت و خشن کتابخانه ها قوز کند برای معلم تر شدن و بدست آوردن مبلغی نا چیز آنهم با هزار منّت و اما و اگر و احتمال که آیا بدهند یا ندهند!
۵ _ معلم تر شدن خرج دارد! آری خرج ! معلم نخواسته و نخواهد خواست تا چک سفید امضاء برایش درب منزل ببرند، بل که او خواستار حقوق و مزایایی در حدّ رفع حوائج و نیازهای روزمره و تکریم استحقاقی خود است.
آنچه آمد گلایه ای بود و بس! امید که خاطری را آزرده نساخته باشد!
دعا می کنیم به درگاه خداوند متعال و از پی این دعای خیر هم تمام تلاش خود را نیز صادقانه بکار می گیریم که ان شاءالله این طرح به خوبی اجراءگردد،حتی اگر از این حیث هم چیزی به ما نرسد!
چرا که معلمیم و آموخته ایم که خود را باید فدا کرد تا دیگران بمانند !
و این حقیقت معلمی ست!
کد خبر: ۶۴۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران گفت: کارلوس کیروش تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و ما این نتیجه را با عباس آقا هم میتوانستیم به دست آوریم.
به گزارش خبرگزاری فارس، از نتایج تیم ملی در جام جهانی تنها مربی که هیچ اظهار نظری در مورد عملکرد کارلوس کیروش و نتایج او در جام جهانی نداشت محمد مایلیکهن بود. سکوت سرمربی سابق تیم ملی که به صراحت کلام شهرت دارد حکایت از آرامش قبل از طوفان میداد. محمد مایلیکهن مثل همیشه تمام حرفها را شنید و در گفتوگو با فارس سکوتش را شکست و تحلیل خود را از نتایج تیم ملی در جام جهانی و همچنین عملکرد کارلوس کیروش را به شرح زیر بیان کرد.
* تیم ملی با عباس آقا هم در جام جهانی چهارم میشد
ظاهرا در این کشور به جوان ایرانی و استعدادهایش توجهی نمیشود و انگار اصلا آنها وجود ندارند. در برنامه شب گذشته قرار بود مناظره موافقها و مخالفها برگزار شود اما در نهایت آنچه که دیدیم انتقادهای فردوسیپور، جاودانی و حاجرضایی از مجید جلالی بود. آنها به شدت علیه مجید جلالی موضع گرفتند. روزنامه منتسب به دولت مربی ایرانی را تبدیل به موتور گازی کرد و مربی خارجی را بنز نامید. من به خودروی بنز اعتقاد دارم، اما میخواهم بدانم در گروهی که فقط 4 تیم وجود داشتند آیا کارلوس کیروش میخواست تیم ملی ایران را پنجم کند؟ به عقیده من این تیم اگر دست عباسآقا هم بود همان تدارکاتچی زحمتکشی که کارلوس کیروش در مورد امید نمازی اسم او را به میان آورد باز هم تیم او چهارم میشد و پنجم نمیشد.
* مربی ایرانی به جای کیروش بود، بیچارهاش میکردند
ضمن اینکه طبق آمار سایت فیفا ما در اکثر موارد تیم آخر جام جهانی برزیل شدیم و در رابطه با آمارهای فنی تیم آخر جام شدیم.اکنون این عملکرد را با عملکرد تیم ملی در جام جهانی 98 فرانسه مقایسه کنید. با این حال مربی ایرانی هیچ انتقادی از کیروش نکرد و از گل بالاتر به ایشان نگفت اما آن تیتر وقیحانه علیه مربیان ایرانی به کار برده شد و جالب است هیچ کدام از مسئولان هم صدایشان درنیامد. در حالی که اگر یک مربی ایرانی به جای کیروش بود او را بیچاره میکردند.
* کسی به تعویضهای کیروش نپرداخت
ما در مقابل آرژانتین در دقیقه 92 گل خوردیم یعنی در زمانی که کیروش تعویضهایش را انجام داده بود اما هیچ کس به این مسئله نپرداخت که گل آرژانتین بعد از تعویضهای کیروش زده شد اما اگر مربی ایرانی بود همه میگفتند تعویض او اشتباه بوده و ما گل خوردیم. همین فردوسیپور چنین حرفی را میزد. البته از دید من تعویض کیروش درست انجام شد اما اگر مربی ایرانی بود برای آنکه او را بکوبند، از تعویضهایش ایراد میگرفتند.
* زمین تمرین تیم ملی در آفریقای جنوبی بدتر از کمپ تیم ملی بود
کیروش میگوید زمین کمپ تیم ملی کیفیتش خوب نیست همین زمین که ایشان از آن ایراد میگیرند در دوره سرمربیگری من یک رویا بود. ضمن اینکه فیلم اردوی تیم ملی در آفریقای جنوبی را ملاحظه کنید. زمینی که در آنجا ملیپوشان ما تمرین کردند بسیار بدتر از زمین کمپ تیمهای ملی بود. پس چرا هیچ صحبتی در این زمینه نشد؟ پس شاید بده بستانی وجود داشته است. ما که در عهد بوق نیستیم اما کیروش خودش کرنر میزند و خودش آن را گل میکند. او بارها به بهانه اینکه از کمپ تیمهای ملی بازدید کند، به برزیل رفت آیا وظیفه ایشان بود که چنین کاری انجام دهد؟
* فدارسیون فوتبال نیازی به دبیر ندارد
مهدی محمدنبی دبیر فدراسیون فوتبال دو ماه است که به عنوان سرپرست در کنار تیم ملی است در واقع معنی این حرف این است که فدراسیون فوتبال ما دو ماه است که دبیر ندارد، آن هم دبیری که بالاترین عامل اجرایی فدراسیون است. وقتی فدراسیون دو ماه بدون دبیر روزگار میگذراند معنایش آن است که به دبیر نیاز ندارد. همه کارها را باید خود کیروش انجام میداده است.
* جدایی نمازی ربطی به تیم بانوان آمریکا نداشت
کیروش میگوید کمبود امکانات است. سؤال من این است وقتی او جزو 10 مربی گران دنیاست چگونه کمبود امکانات داریم؟ پس پول بوده که به او بدهیم و پول است که امکانات میآورد. شب گذشته کیروش گفت نمازی برای حضور در تیم ملی بانوان آمریکا از تیم ملی جدا شد در حالی که این مسئله واقعیت ندارد. جریان چیز دیگری است که اکنون نمیخواهم آن را بگویم. وقتی نمازی از تیم ملی رفت کیروش او را با عباسآقای زحمتکش تدارکات تیم ملی مقایسه کرد. این توهین به مربی ایرانی بود.
* عوامل کیروش برای ماندنش جریان سازی کردند
کیروش وقتی همراه تیم ملی به اردوهای خارجی میرفت به ایران برنمیگشت. حتی وقتی فاصله اردو با پرتغال هم زیاد بود به ایران برنمیگشت و به کشورش میرفت اما اکنون چگونه با اینکه قراردادش تمام شده و پرتغال و برزیل خیلی با هم فاصله ندارند، به ایران برگشت. مگر قراردادش تا پایان جام جهانی نبود؟ کیروش و عواملش دو سه ماه قبل از شروع جام جهانی مدام فشار میآوردند و میگفتند که همه کشورها و باشگاهها او را میخواهند از آفریقای جنوبی گرفته تا باشگاههایی مثل منچستر یونایتد و تاتنهام و اگر با او قرارداد امضا نشود وامصیبتا خواهد شد. همه عواملش میخواستند زور کنند تا کیروش بماند. آیا این جریانسازیها طبیعی است؟ روزنامه منتسب به دولت مربیان ایرانی را موتور گازی مینامد پس شاید سایر مسئولان کشور هم باید از خارج کشور بیاوریم و لابد ما آدم لایق در این مملکت نداریم.
* نمایندگان مجلس چرا مقابل توهینها واکنش نشان نمیدهند
از عملکرد نمایندگان ملت در مجلس متعجبم. آیا آنها نمایندگان مردم نیستند و فقط زمانی که میخواهند رای بگیرند نماینده مردم میشوند؟ چرا آنها مقابل این توهینها هیچ واکنشی نشان نمیدهند و نسبت به توهین مربی ایرانی سکوت کردهاند؟ آقایان بذرپاش، رسایی، مطهری و کامران چرا واکنش نشان نمیدهید؟ برای کیروش هم پول بود هم از جان آدمیزاد تا شیر مرغ در اختیارش قرار گرفت اما او تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و پنجم نشدیم.
* فردوسیپور و عواملش عوامفریبی میکنند
تریبون به طور یکطرفه در اختیار فردوسیپور و عواملش است و عوامفریبی میکند. کجای دنیا بر اساس نظرسنجی مربی انتخاب میکنند؟ نظر سنجی زمانی قابل اعتماد و اتکا است که ابتدا نظرات مخالف و موافق شنیده شود و سپس به رای گیری گذاشته شود، نه اینکه از 25 روز قبل خوراک یک طرفه داده شود و بعد نظرسنجی انجام شود. در ضمن برای کار تخصصی باید به نظر متخصصان مراجعه کرد نه عوام، مثلا اگر قصد سد سازی داشته باشید باید به نظر متخصصان مراجعه کنید نه عوام، نظر متخصصان هم در خفا گرفته می شود. من 5 روز قبل پیشبینی کرده بودم که فردوسیپور چنین نظرسنجی را بگذارد و از کیروش قدیس بسازد. ظاهرا شما خبرنگاران زورتان به مربیان ایرانی میرسد. مگر علی رضوانی خبرنگار واحد مرکزی خبر نبود که در تلویزیون گفت کیروش سه ماه است که در هالیدی به سر میبرد و وقتی کیروش به ایران برگشت حاضر نشد با رضوانی صحبت کند و گفت من هالیدی بودم. اگر این کارها و این حرفها را مربی ایرانی میزد بیچارهاش میکردید. مگر کیروش در یک نشست خبری وقتی سؤالی پرسیده شد که به ذائقهاش خوش نیامد نشست را ترک نکرد؟ اگر مربی ایرانی چنین کرده بود بیچاره شده بود.
* آن مربی (قلعهنویی) را محاکمه کردند
من با آن مربی (قلعهنویی) اختلاف سلیقه دارم اما وقتی او در جام ملتها در ضربات پنالتی به کره جنوبی باخت، فردوسیپور در برنامهاش دادگاه تشکیل داد که همین آقای حاج رضایی هم حضور داشت و آن مربی را محاکمه کردند. اما شب گذشته سه ساعت وقت به کیروش داده شد و پس از آن وقتی جلالی آمد سه به یک و غیرمنصفانه با او صحبت کردند، این مناظره نبود.
* یوزپلنگ ایرانی تبدیل به موش ایرانی شد
قرار بود ما در جام جهانی یوزپلنگهای ایرانی باشیم اما تبدیل به موش ایرانی شدیم. در باری با آرژانتین 10 دقیقه بازیکنان ما خودشان بودند، دیدید که چه کردند، آنقدر در ذهن بازیکنان ما کرده بودند که 5 گل از آرژانتین میخورید که خودشان نبودند، من بازیکنان ایرانی را میشناسم و استعدادهایشان را میدانم. هر ایرادی که از من بگیرند نمیتوانند تاریخ را عوض کنند. مایلیکهن هزار عیب دارد ولی سایت AFC در زمان سرمربیگری من نوشت که در فوتبال آسیا رنسانس به وجود آمد که علت آن شایستگی جوانان ایرانی بود. ما 10، 15 بازیکن را به باشگاههای خارجی صادر کردیم، مهدویکیا، یزدانی، میناوند، دینمحمدی، علی دایی، کریم باقری، نیما نکیسا، علی موسوی، رضا شاهرودی، خداداد عزیزی و سهراب بختیاری زاده، اینهایی که در ذهنم است. اما چه شد که در جام جهانی وقتی یک بازیکن در شرایط مناسب نیست دوباره در دیدار بعدی هم در ترکیب اصلی قرار میگیرد.
* نکونام عامل انسجام تیمی بود
جواد نکونام اگر در زمین راه هم میرفت که این کار را نمیکرد اشکالی نداشت، زیرا او عامل مهمی برای انسجام تیمی بود، او کاپیتان تیم بود و فوقالعاده وظایفش را خوب انجام میداد. چرا مدام جوانان ایرانی را میکوبید؟ تیم ملی ایران در جام جهانی باید پوست میانداخت، بعد کیروش میگوید مهدی شریفی جوان آیندهداری است و آینده روشنی دارد، مگر من مهدویکیا، میناوند، علی موسوی و یزدانی 18 ساله را استفاده نکردم؟ و در فوتبالمان تحول به وجود نیاوردم؟
* گروه ما در جام جهانی 98 سختتر بود
کیروش میگوید دنیا ما را شناخته، ببخشید؟! مگر ما در جام جهانی 98 نتایج بهتری نگرفته بودیم؟ مگر گروه ما در جامهای جهانی 98 فرانسه و 78 آرژانتین و 2006 آلمان سخت تر از گروه ایران در جام جهانی 2014 نبود؟ در جام جهانی 78 ما با هلندی بازی کردیم که نایب قهرمان شد، اسکاتلند و پرو هم بودند، تازه حق هلند خورده شد که به نایب قهرمانی رسید. اما ما در جام جهانی برزیل با بوسنیای بازی کردیم که برای اولین بار بود به جام جهانی میآمد. جالب است میگویند چون این تیم شانسی برای صعود نداشت بهتر بازی کرد، در حالی که وقتی تیمی برد و باخت برایش فرقی نمیکند، راحت تر میتواند بازی کند، اما وایویلا از این زبان که آدمها چطور آن را میچرخانند.
* انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاستجمهوری نیست
مگر انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاستجمهوری است که همه افراد باید در آن نقش داشته باشند؟ زاکرونی چهار سال در ژاپن حضور داشت و او را یکی از موفقترین مربیان ژاپن مینامند اما بعد از جام جهانی برکنارش کردند، التماس هم نمیکند که بماند، بعد میگویند ژاپن 15 لژیونر و کره 20 لژیونر دارد، اما نتایج ما بدتر از آنها بوده است، ما باید استعداد و جوان ایرانی را باور کنیم، ما میتوانیم سه چهار تیم ملی در سطح خوب داشته باشیم. در خط هافبک ما کسی نبود که پاسهای توی در بدهد، اما از بختیار رحمانی و قاسم حدادیفر استفاده نمیشود.
* مربی ایرانی بود اعدامش میکردیم
علیرضا جهانبخش 10 دقیقه مقابل آرژانتین خوب بازی میکند اما در بازی بعد از او استفاده نمیشود. محمدرضا خلعتبری را خط میزند و میگوید چون در طول فصل زیاد بازی نکرد خط خورد، اما در مورد قوچاننژاد و اینکه او هم زیاد بازی نکرده بهانههایی میآورد که جالب است. خود من در مورد قضیه مهدی رحمتی از کیروش حمایت کردم و به نوعی او را تأیید کردم، اما مربیان معلم هستند و وقتی کار به آنجا میرسد که شاگرد میگوید اشتباه کردم و عذرخواهی میکند، چرا رحمتی دعوت نمیشود؟ مگر معلم وظیفهاش چیست؟ چرا هادی عقیلی که میتوانست به ما کمک کند دعوت نمیشود؟ چرا او را با تیم ملی به جام جهانی نبردند تا موش ایرانی نشویم. طبیعی است وقتی چینش تیم ملی 10، صفر است نمیتوانید به دروازه حریف برسید. علیرضا حقیقی هر چه توپ گرفت بلند فرستاد، در حالی که باید یکبار توپ را به دفاع راست بدهد، یک بار به دفاع چپ، اما هیچکدام از اینها نبود و فقط بلند توپها را میفرستادیم. اگر هر مربی ایرانی دیگر بود اعدامش میکردیم، بعد هم میگوییم ما عالی بودیم، مگر در گروه چهار تیمه باید پنجم میشدیم؟
* فیفا فکس زده که ایران به جام جهانی برگردد
فضا به گونهای است که انگار این آقا فتحالفتوح کرده است و شاید هم تیم ایران اشتباهی به تهران برگشته و فیفا فکس زده است که دوباره به برزیل برویم و مسابقات را ادامه بدهیم و عجب است که در این دوره ضعیفتر از سه دوره قبل جام جهانی نتیجه گرفته بودیم که این هم قابل پیشبینی بود. اما فردوسیپور دادار و دودور راه انداخته و این آقا را ستایش میکند. من به عادل فردوسیپور خیلی اعتقاد داشتم، اما اکنون نمیدانم چه بگویم. از فردا همه علیه من میشوند، اشکالی ندارد، وظیفهام است که از جوان و استعداد ایرانی دفاع کنم، من آنها را میشناسم، جوانان ایرانی طلا هستند. مگر خبرنگاران ایرانی با حداقل امکانات، بهترین کارها را نمیکنند؟ اگر خبرنگاران ایرانی هم امکانات خارجیها را داشتند بهتر کار میکردند. مسئولان ما فقط حرف از جوان ایرانی میزنند.
* کیروش بنز نیست
من گفتم به بنز اعتقاد دارم و آدم باید هر جا که دانش است آن را فرا بگیرد. من در 30، 40 کلاس مربیگری بوده ام که مدرس برخی از آن کلاس ها آلمانی بودند، آنها کشوری هستند که بعد از جنگ جهانی دوم و بعد از ویرانی کامل دوباره کشورشان را ساختند و با وطندوستی و تلاشی که داشتند و فعل خواستن، کشور خود را ساختند و اکنون ببینید کجای دنیا قرار دارند، اما این آقا بنز نبود. یک ضربالمثل داریم که میگویند فلان چیز را رنگ میکنند تا جای فلان چیز بفروشند. این آقا بیشترین پول را گرفته است، اما چند بازی در لیگ ما را دیده است؟ فقط به استانهایی مثل اصفهان رفته تا آثار تاریخی ببیند و یا در شهرهایی مثل انزلی که آب و هوای خوب و ساحل دارد حاضر شده است. شهرهایی که باید میرفت را نرفته است و خوابش را هم به ورزشگاههای ما آورده است و بعد هم میگویند ال و بل است و مدام هم عواملش فشار میآورند که قراردادش با پول بیشتر تمدید شود، مگر او را همه جا نمیخواستند؟
* کشور ما غیرممکنها را ممکن میکند
کیروش ابتدا عباس ترابیان سرپرست تیم ملی را کنار گذاشت و پس از آن والیزاده مدیر رسانهای تیم ملی را برکنار کرد، نمازی رفت، سیموئز رفت، میکو مربی بدنساز هم از تیم ملی جدا شد و بعد هم در مورد پیراهنهای تیم ملی دیدید که چه اتفاقی افتاد و مشخص شد که به خاطر یک مشت دلار بوده است، خدا را شکر که تاریخ را نمیتوان تغییر داد، همه دیدند که در جام جهانی 98 و جام ملتها تیم ملی ایران چه کارهایی کرد و از همه مهمتر اینکه عناوینی مثل بهترین بازیکن آسیا، آقای گل مسابقات و کاپ اخلاق را هم گرفتیم. تیم ملی فوتسال را هم به مقام چهارم جهان رساندند که اگر باشگاه ها همکاری میکردند و ما درخشان و انصاریفر را هم در آن مسابقات داشتیم حداقل نایب قهرمان میشدیم اما دستم خالی بود به همین خاطر صادق ورمرزیار بدون یک ثانیه استراحت و تعویض در تمام مسابقات بازی کرد. من مهم نیستم، مهم ایران است و ایرانیها، من نژادپرست نیستم، اما میگویم باید تواناییهای ایرانی و ایرانیها را باور داشته باشیم، بارها گفتهام ما از کشوری هستیم که غیرممکن ها را ممکن میکند.
* جوان ایرانی را تحقیر نکنید
تیم ملی والیبال ایران اکنون به جمع شش تیم برتر جهان راه پیدا کرده است و این شایستگی جوانان ایرانی را نشان میدهد، البته این را هم بدانید که در والیبال همواره تیم قویتر پیروز میشود اما در فوتبال تیمهایی که ضعیفتر هم هستند شانسی برای پیروزی دارند، در همین پرتغال، یونان در جام ملت های اروپا قهرمان شد. ما استعدادهای بینظیری داریم زیرا استعداد از بین خیل علاقمندان پیدا میشود و در ایران علاقمند به فوتبال زیاد است، همانطور که در کشتی مازندران از خیل علاقمندان استعداد به کشتی کشف میشود. خواهش میکنم ایرانی و جوانان ایرانی را تحقیر نکنید، این مسائل خون من را به جوش میآورد.
* فردوسیپور محو تماشای کیروش شد
کاش دلایل منطقی میگفتند، اما یک بار میگویند میزان دوندگی ملیپوشان ما زیاد شده است، اما در بازی سوم و مقابل بوسنی از لحاظ بدنی کم آوردیم، در فوتبال فقط معیار دوندگی نیست که اگر این طور بود از دومیدانیکاران عزیز استفاده میکردیم. همانطور که سوئیس هم مقابل آرژانتین بیشتر دوید. سوئیس یک تیم معمولی بود پس بهتر است در فضایی کاملاً غیراحساسی مسائل بررسی شود مگر قرار است در گروه چهار تیمی پنجم شویم؟ عباس آقای زحمتکش هم بود همین تیم ملی را چهارم میکرد، شما هم بودید تیم ملی در جام جهانی چهارم میشد و در گروه چهار تیمی پنجم نمیشدید، اما مربیان ایرانی مظلوم واقع شدند، من بارها در مورد علیرضا جهانبخش و استعدادش صحبت کردم، ما در لیگمان طلا داریم. کیروش میگوید امید ابراهیمی را به خاطر سپاهان خط زده است، اما مگر رحمان احمدی و احسان حاج صفی عضو تیم سپاهان نبودند و جالب است وقتی این حرفها را کیروش میزد فردوسیپور محو تماشای جمالش بود، اما اگر مربی ایرانی بود فردوسیپور چه چیزهایی که نمیگفت. من عادل را دوست دارم زیرا او هم ایرانی است.
* نمیگویم پول کیروش در جاهای دیگر جامعه هزینه میشد
من نمیگویم اگر به کیروش این همه پول نمیدادیم این پول در سایر امور جامعه استفاده میشد، اما میخواهم برایتان مسألهای را بگویم، یکی از اقوام من به سرطان مبتلا شده و من نسخه او را به داروخانه بردم، داروخانه گفت باید بیمه آن را تأیید کند و مسافت زیادی را تا بیمه طی کردم، آنجا سه هزار نفر شماره داده بودند. من خجالت میکشم که بخواهم از اسمم استفاده کنم، اما مردم گفتند شما چرا توی صف ایستاده اید و من را حلوا حلوا کردند و به داخل بردند، در حالی که من کسی نیستم و اگر کاری هم کردم صد برابر مزدش را گرفته ام با این حال مردم به من لطف دارند، به ارواح خاک مادرم و به بچه هایم قسم میخورم که در آنجا خیلیها به من لطف داشتند، البته بگویم هاشمی وزیر محترم بهداشت زحمات زیادی کشیده است، اما آنجا هم ازدحام زیاد جمعیت هم مردم و هم کارمندان زحمتکش را کلافه کرده بود. پس چطور میگویند پول نیست. کیروش یکی از 10 مربی گران دنیاست.
* من آدم مستقلی هستم
همانطور که در بین ما مربیان ممکن است آدم ناصالح وجود داشته باشد در بین شما خبرنگاران هم ممکن است افرادی وجود داشته باشد اما من این را میخواهم بگویم چرا جوان ایرانی را ذبح میکنیم و جوان ایرانی را از بین میبریم. همه ما پیشینه داریم من یک آدم مستقلی هستم نه طرفدار احمدینژاد هستم نه رفسنجانی و روحانی و خاتمی. اما دست هر کدام از اینها که برای این کشور و جوانان آن زحمت میکشند میبوسم. من از احمدینژاد حمایت کردم و به او اعتقاد داشته و دارم. خیلی جاها و در مقاطعی هم از او انتقاد کردم. از رئیس سازمان تربیت بدنی که معاون احمدینژاد بود تندترین انتقادها را کردم اگر میخواستم استفاده کنم بیشترین استفاده را در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد میکردم. من هم بلدم چه کنم و در این کشور زندگ میکنم. بحث واردات خودرو، گرفتن وامهای کلان و زمین در فلان جا را بلدم اما یک ریال سوءاستفاده نکردم اگر چنین کردم مرا در میدان شهر دار بزنند. برای من مهم کشور ایران است. کشور ما بهشت است. ثروت فراوان داریم که ثروتش را به یغما میبرند. من همیشه مستقل بودم. اما از نمایندگان مجلس میخواهم مسائل را بررسی کنند. 4-5 نفر آنه بنشینند و مسائل را به دقت رصد کنند. فوتبال قدرت زیادی دارد و اکنون جام جهانی تمام دنیا را تحت تاثیر قرار داده. نمیگویم دولت ورود کند بلکه بررسی کنند ببینند پولهایی که داده شده در چه محلهایی هزینه شده است و اینکه تیم ایران که یوزپلنگان ایرانی بودند در جام جهانی تبدیل به موش ایرانی شدند.
*تشکر از ضرغامی و فردوسی پور
باید از صدا و سیما و شخص ضرغامی و همچنین فردوسیپور، رضا جاودانی و همه عوامل برنامهای که جام جهانی را پخش میکنند، تشکر کنم. زیرا زحمات زیادی میکشند و در هیچ جای دنیا مسابقات جام جهانی به این خوبی پوشش داده نمیشود و وظیفه دارم به عنوان یک ایرانی از آنها تشکر کنم، اما ما در برزیل به جای پوزپلنگ موش ایرانی شدیم ولی فردوسی پور گفت که باید به احترام این تیم کلاه از سر برداریم در حالی که سه گل از بوسنی خورده بودیم.
در جام جهانی 2006 در بازی آخر که مقابل آنگولا یک بر یک مساوی کردیم و مقابل پرتغال و مکزیک با همه ستاره های آنها بازی کردیم، همین مجری گفت: خداحافظ اقای برانکو. و به شدت از تیم ملی انتقاد کرد اما در جام جهانی برزیل به شدت جوسازی مثبت انجام داد.
کد خبر: ۳۷۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۳